ماه من

عروسک

1390/2/31 13:54
نویسنده : تینا
422 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام جیگر مامان !

 

عزیزم نمیدونی چقدر دلم میخواد تمام خاطرات قشنگمو با تو

تمام لحظه های شیرین بزرگ شدنتو برات ثبت کنم اما

حیف که نمیشه !!!

 

آب نبات من نمیدونی چقدر خوشگل راه میری

هر بار که پا میشی دلم میخواد همه کارو زندگیمو ول کنم و

فقط و فقط به راه رفتنت نگاه کنم

niniweblog.com

یا وقتی با اون لبای نازت صدای زنبورو برام در میاری

دلم میخواد لبامو بذارم رو لپای نرمتو دیگه بر ندارم

 

 

 

الان میخوام خاطره

 یه روزی رو برات تعریف کنم که تو هنوز به دنیا

نیومده بودی

٣ ماه از اومدنت تو دل مامان گذشته بود که ما با یه جمع همیشگی

مسافرتامون رفته بودیم شمال

به من و بابایی خیلی خوش گذشت ...

خیلی دوست داشتم اونجا واست یه سوغاتی بخرم

واسه همین یه عروسک کوچولو واست از اونجا گرفتم

نمیدونی از اون لحظه تا تو به دنیا بیای

من چقدر به اون عروسک نگاه میکردم و با خودم تورو تصور میکردم

که یه روز میایی و با این عروسک بازی میکنی

 

 

دیروز که داشتی باهاش بازی میکردی یاد اونموقع افتادم

و یه لحظه انگار برگشتم به همون روزایی که منتظر اومدنت بودم !

زمان خیلی زود گذشته

حالا دیگه تو اینجایی و ١٤ ماه از اومدن قشنگت گذشته ...

 

 

 

میدونی که خیلی دوستت دارم

میدونی که حتی وقتی نبودی هم خیلی دوستت داشتم

میدونی که حتی وقتی نباشم هم خیلی دوستت دارم

 

 3D

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان فرشته
29 اردیبهشت 90 17:24
سلام عزیز دلم
ای جانم خدا برات حفظش کنه تینای مهربونم
خاله قربونش بره که مثل ماه شده با هد بند خوشگلش
چقدر خاطره قشنگی بود
بوسسسسسسسسسسسسس


مرسی گلم ... ایشالا نوبت شما و گیسو جونم
سمیرا مامان سپهر
30 اردیبهشت 90 10:39



niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماه من می باشد