ماه من

مهمونی

1390/2/23 20:41
نویسنده : تینا
384 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دختر نازم !

 

مامانی دیروز نوبت مهمونی خاله سروناز بود

بابایی هم منو تورو سر ساعت رسوند به مقصد ...

 

آنیتا در اولین پیاده روی در پارکینگ

 

عزیزم از اینکه دیدم دیگه بزرگ شدیو با دیدن بقیه دیگه غریبی

نمیکنی خیلی خوشحال شدم

 

 

 

دیروز برای ما روز خیلی خوبی بود

به خصوص برای تو وروجک من که کلی شیطونی کردی و کلی با

اسباب بازیهای آرتین سرگرم شدی

 

 

 

انقدر از دیدن اسباب بازیهای جدید و یه تخت مثل تخت خودت

خوشحال شده بودی که اصلا از اتاقش بیرون نمیومدی

البته اتاق خوابه  خاله رو هم کلی بررسی کردیو

خیلی هم تلاش کردی که در کشوهاشونو باز کنی

که خدارو شکر نتونستی ...

 

خلاصه که دیروز روز تو و بازی تو بود

و من زیاد نتونستم دوستامو ببینم و تو جمع باشم

اما همینکه میدیدم تو انقدر خوشحالیو با نی نیای دیگه

بازی میکنی واسه م کافی بود

 

آنیتا-یسنا-ارشیا

 

آنیتا-آرتین

 

دیشب منو تو خیلی خسته بودیم

و تو زود خوابت برد مثل یه نی نی ناز که از جنگ اسباب بازیها

سر افراز بیرون اومده و همه رو شکست داده

 

 

 

وروجک دوست داشتنی من ...

دیگه یادم نمیاد قبلا که تو نبودی من چه جوری زندگی میکردم ...

فقط اینو میدونم که دیگه نمیخوام حتی یه لحظه به نبودنت فکر کنم

 

میخوام همیشه کنارم باشی

با همه شیطونیات

با همه شیرینیات

 

Cute 
character girl

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان قندعسل
24 اردیبهشت 90 11:14
انیتا جون همیشه به مهمونی الهی همیشه شاد و سرحال باشی
مریم
24 اردیبهشت 90 11:34
سلام عزیزم دخمل ناز ما چطوره؟ خوشحالم که توی جمع بچه ها بهش خوش گذشته

به قول معروف بچه با بچه خوشه دیگه بوسسسسسس برا آنیتای ناز و مامان گلش


مرسی عزیزم ... آره به آنیتا خیلی خوش گذشت ....
مامان فرشته
24 اردیبهشت 90 14:42
سلام تینای ناز و مهربونم
خوشحالم که به جیگر خاله خوش گذشته
منو ببخش که نمی تونم تند تند دیگه سر بزنم
خیلی حالم بده
درد دیونه ام کرده نمی دونم چه دردی هم هست که خوب نمی شه
تو رو خدا برای به موقع اومدن گیسو دعا کن
ممنونم بوسسسسسسس


فدات بشم ایشالا زود به روز موعود میرسیو گیسو جونم سالم و خوشحال میاد پیشت ...
مامان محمد جون
24 اردیبهشت 90 16:31
اميدوارم هميشه شاد باشيد و سرحال همراه اون وروجك خوشگل ناز
زينب عشق مامان و بابا
25 اردیبهشت 90 15:15
سلام سلام خوبيد؟
هميشه به مهموني و گردش ؟
اميدوارم شاد شاد باشيد


سلام مرسی گلم شما هم همینطور
مامان روشا
25 اردیبهشت 90 15:40
قربونت بشم که روی پاهای کوچولوت میایستی خاله


مرسی خاله
maman rozita
28 اردیبهشت 90 11:00
ey joonam che dokhmale nazo sheytooni khoda hefzesh kone baratoon azizam merC ke webe pesmale man sar zadi tinajoon
شیما
9 خرداد 90 17:00
سلام تینا خوبی؟
اصلا باورم نمیشه این جوجه ما اینقدر بزرگ شده که روی جفت پاهاش می ایسته...

چه عکسای قشنگی هم گذاشتی...فقط عکسی که گوشش رو سوراخ کردین نبود.

اون عکسی هم که دمپایی سفیدا رو پاش کرده بود خیلی نازه.

بوسش جیگر خاله رو...کی میشه ببینیمتون.



مرسی آبجی جون ایشالا به زودی همدیگه رو میبینیم ... دلمون خیلی براتون تنگ شده !


niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماه من می باشد