بع بعی
سلام زندگی من !
مامانی دیروز همه دوستامون رفتن پارک
با اینکه سری پیش خیلی به هردومون به خصوص به تو خوش
گذشت اما اینسری مامان اصلا حوصله نداشت و ما نرفتیم
ببخشید که به خاطر خودم تفریحتو ازت گرفتم
( یه مامان پشیمون )
البته چون از وقتی هوا خوب شده من هر روز چند بار میبرمت بیرون
یه کم بدعادت شدیو همش میخوای بیرون باشی
الان چند روزه که وقتی از بیرون برمیگردیم نمیخوای بیای خونه !
واسه همین شاید از این به بعد کمتر ببرمت بیرون
البته اگه خودم طاقت بیارم چون منم مثل تو خیلی ددرو دوست دارم
عزیزم دیروز منو تو از صبح خونه مامان بزرگ بودیم
و تو اونجا مرتب راه میرفتی و میوفتادی اما به روی خودت نمیاوردی
راستی دیروز از بابا بزرگ یه چیز جدید یاد گرفتی
بع بعی میگه :
بع بع .........
قربونت برم که انقدر حیوونارو دوست داری
و هر چی به اونا مربوط میشه رو زود یاد میگیری
دوستت دارم از همه دنیا بیشتر
که تو خودت دنیای منی و من بی تو این دنیارو نمیخوام
میخوام همیشه کنار تو باشم
میخوام همیشه دلواپس باشم
میخوام همیشه عاشق باشم
میخوام همیشه مادر باشم