ماه من

مینون !

1390/10/5 22:02
نویسنده : تینا
676 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام خانوم کوچولوی من !

 

 

قشنگم

این مدت با اومدن خاله شیما اینا

باز روزهای پر کار تو و ارمیا شروع شده بود و هر روز چند ساعتی

با هم بودین و مرتب از اینور به اونور میدوییدینو بازی میکردین

 ziba

 

اینسری نسبت به سری پیش خیلی با هم مهربونتر شده بودین

چون تو دیگه همش با ارمیا حرف میزنی و منظورتو کاملا میفهمه

 

ziba 

 

با اینکه بعضی وقتا ارمیا بهت حسودی میکنه

اما در کل فکر کنم اونم از به دنیا اومدنت خوشحاله چون

دیگه برای بازی کردن و بدو بدو کردن لازم نیست منت بزرگترارو بکشه

و تو همیشه واسه دوییدن و پریدنو انواع شیطنت آماده ایی

 

 

 

zibaجمعه مامان بزرگ مهمونی داشت

من زیاد نتونستم بهشون کمک کنم و فقط مثل یه مهمون ازم پذیرایی

شد چون باید مدام دنبال تو و ارمیا از این اتاق به اون اتاق ...

زیر میز ... توی کمد ...

میومدم و مراقبتون میبودم

 

 ارمیا و آنیتا

 

zibaمهمونی شلوغ و البته خوبی بود

به خصوص برای تو که حتی وقتی همه مهمونا اومده بودن باز میرفتی

دم در و میگفتی دوباره مینون ( مهمون ) بیاد !!!

 

و حسابی با همه خودمونی شده بودیو

با حرفات و کارات سر همه رو گرم میکردی ...

 

 ziba

 

روز خوبی بود عزیزم

با اینکه هردومون یه کوچولو مریض بودیم

 

ziba

 

امروز هم خاله اینا رفتن و باز

وقتی رفتیم خونه مامان بزرگینا با دیدن جای خالی همبازیت

بغض کردی و یه کم طول کشید تا

بتونی با نبودنش کنار بیای

 

ziba

 

عزیزم امیدوارم زودتر خوب خوب بشیم و من

باز مثل قبل بتونم از تمام لحظه های با تو بودنم 

و دیدن سلامتیت لذت ببرم

 

ziba

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (10)

مامان عسل
6 دی 90 14:59
اي قربون اين مينون گفتنت برم خاله جون ايشالا هميشه تو مهموني و خوشي ايشالا هم خودت هم مامان مهربون زود زود خوب خوب شين و هميشه سالم و سلامت باشيد


ممنون عزیزم
مامان عسل
6 دی 90 15:00
راستي تينا جون با تبادل لينک موافقي عزيزم


حتما عزیزم خوشحال میشم
بابای مهرسا
6 دی 90 20:11
لبتون خندون دلتون شاد


ممنون ...
مامان نسترن
6 دی 90 20:15
دخمل دوست داشتنی خاله امیدوارم زودزود خوب بشی جای دوستت خالی نباشه عزیزم


مرسی خاله جون
مامان محمدجان
6 دی 90 20:58
افرین به انیتاجون مهمون نواز
عزیزم بد نباشه ایشالله زوده زود خوب شین


مرسی دوست خوبم
مامان الینا
6 دی 90 22:21
عزیزخاله انشاالله که زود زود خوب میشن


ممنون عزیزم
مریم(مامان روشا)
7 دی 90 0:38
ای دون ای دون قربونت بشم چقدر خانوم شدی خاله
فدای اون مینون گفتنت بشم الهی برای تو وروشا بمیرم که همبازی ندارین تقصیر مامانیه که رفتین کرج لااقل اینجا بودین از صبح تا شب با هم بازی میکردین
خاله جون ایشالازود زود خوب میشین مریضی هم یه بخشی از زندگی همه است که هیچ راه فراری ازش نیست
دوستتون دارم و یه عالمه میبوسمتون



مرسی خاله جون ما هم دوستتون داریم
یه دنیا بوووووس برای خاله و روشا جونم ........
mamani helena
7 دی 90 11:03
salam azize khale enshala hamishe be mehmoni jigaram


ممنونم عزیزم
مولود
7 دی 90 23:51
سلام عزیزم.بد نباشه،ایشاا... که زود زود هر دوتون خوب میشید
ای جانم این آنیتا خانم شیطون که هزار ماشاا... از دلبری کردن خسته نمیشه



ممنونم عزیزم لطف داری
مامان نسترن
10 دی 90 17:04
بیا به سالی که جدید و تازست خوشامد بگیم، بیا تک تک لحظه هاشو گرامی بداریم،

بیا این سال نوی پربرکت رو جشن بگیریم. کریسمس مبارک



ممنون عزیزم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماه من می باشد