هجدهمین ماه
سلام عشقم !
مامانی امروز وارد هیجدهمین ماه زندگیت میشی
روزها و ماهها برای من در کنار تو خیلی زود میگذرن
تو هر روز بزرگتر میشی و من هر روز از با تو بودن خوشحالتر ....
دختر گلم تو الان خیلی کلماتو بلدی
مثل بابایی , مامانی , دد , آب , من , ماه
زرد , آبی , هاپو , ماهی , بع بعی , بله , نه ,نیست (نس)
تاتی و جوجو (دو دو ) , پر و .....
صدای بیشتر حیوونای صدا دارو هم بلدی
خیلی خوب از روی کارهای ما تقلید میکنی
وفقط کافیه یه بار جلوت یه کاری رو انجام بدیم !!!
دختر ناز من تو خیلی کتاب دوست داری
همه کتابات انقدر خوندیشون کهنه و پاره شدن
البته یکی از کتابات که اسمش تاتی کوچولو هاست
رو از همه بیشتر دوست داری
از همه کتابات هم بیشتر پاره ش کردی اما جالبه
اصلا به پاره بودن ورقاش توجه نمیکنی و بازم روزی چند بار به
من نشونش میدی تا بیارمش و با هم عکساشو ببینیم
تو هم ادای نی نیای توی کتابو در میاری
تازه گیها یاد گرفتی دور خودت بچرخی !
انقدر میچرخی که سرت گیج میره و نقش زمین میشی
هر بار میخوای شروع به چرخیدن کنی منو صدا میکنی
بعد هم از ذوق جیغ میزنی ....
قربونت بره مامان
دختر قشنگم بیشتر از همیشه دوستت دارم
امیدوارم این ماهو هم با سلامتی و خوشحالی
لحظه های خوبی رو توی خانواده مون تجربه کنیم