ماه من

قلعه جادویی

1390/10/15 0:21
نویسنده : تینا
616 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام عزیزم !

 

 

قشنگم چند روز پیش ما برای ناهار خونه خاله زهرا

دعوت بودیم چند تا دیگه از دوستامونم اومده بودن

اولش زیاد سر حال نبودی

آخه اونروز هوا بارونی بود و دلگیر

تو هم مثل مامان وقتی هوا ابری میشه یه کم کسل میشی !

ziba

اما یه کم که گذشت سر حال شدیو

حسابی با نی نیا مشغول شدی

با آرتین برعکس سریای پیش یه کم روابطتون جیغونک شده بود

و اکثر مواقع ازش فرار میکردی

ziba

آریانا خیلی دختر خوبی بود و باسخاوت تمام همه وسایلشو

در اختیار دوستاش گذاشته بود

بقیه بچه ها هم هر کدوم سرشون به بازی خودشون بود

و البته خونه خاله رو همگی با هم زیرو رو کردین

ziba

روز خیلی خیلی خوبی بود و تو هم بعد از مهمونی حسابی خسته

شده بودی

 

ziba

دیروز هم با دوستامون رفتیم قلعه جادویی

خاله مونا و پسرش هم با ما اومدن

 

خیلی از خاله مونا خوشت اومده بود و هر کاری میخواستی بکنی

باید خاله رو صدا میکردی تا تورو نگاه کنه

 

ziba

مثل سری پیش از حوضچه توپ بیشتر از همه جا خوشت اومد

اما اینسری حسابی توی سرسره بازی

ماهر شدی و دیگه خودت مرتب هی از پله هاش میرفتی بالا و

بعدم سر میخوردی

 

 

 

وقتی روی سرسره سر میخوردی و با هیجان بهم

نگاه میکردی دلم میخواست میتونستم

واسه همیشه توی اون لحظه ها بمونم ...

 

ziba

 

دوستت دارم قشنگم

تا ابد تا ته دنیا !

 

ziba

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مریم(مامان روشا)
15 دی 90 14:47
الهی من قربونش بشم که انقده بازی دوست داره
منم تا ته دنیا دوستت دارم


مرسی خاله عزیزم
ما هم یه دنیا دوستتون داریم
مامان نسترن
15 دی 90 15:17
الهی قربونت برم که اینقدر خوشحالی.دست مامان مهربونت درد نکنه که همیشه سعی داره خوشحالت کنه


ممنون عزیزم
مامان محمدجان
16 دی 90 9:45
سلام عزیزم
چه جالب محمد هم هرکاری که میکنه منو باباجونش باید نیگاش کنیم[hr

عزیزم
مامان عسل
17 دی 90 7:37
باريکلا خوشگل خانوم انقدر خوب سرسره بازي ميکني دست مامان مهربون هم درد نکنه شما رو برده گردش بوس واسه آنيتا جون و مامان مهربونش


مریم(مامان روشا)
18 دی 90 0:52
سلام عشق خاله دلم براتون تنگ شد دوباره اومدم بهت سر بزنم دوستتون دارم
دلم میخواست یه عالمه حرف بزنم ولی نتوستم بنویسم...


مرسی خاله جون دل ما هم خیلییییییییییی براتون تنگ شده
منم یه عالمه حرف دارم
دوستتون داریم
ثمین
18 دی 90 13:24
سلاااااااااااااااااااااااااام
دلم براتون تنگ شده بود، اومدم یه سلام کنم و برم


سلام عزیزم
هم لطف کردی هم شرمنده ...
مامان محمد جون
18 دی 90 16:24
سلام عزیزم
الهی همیشه خنده رو لباتون باشه
محمد جونم خیلی شهر بازی رو دوست داره
مثل آنیتا خوشگل


سلام عزیزم
ممنون
mamani helena
20 دی 90 11:51
salam azizam vay enshala hamishe be khoshio gardesh


مرسی عزیزم
بابای مهرسا
20 دی 90 13:33
امیدوار همیشه شاد و خوشحال باشی

کوچولوی دوست داشتنی


مرسی
كتي(مامان آقا مهديار)
20 دی 90 22:53
سلام تينا جوووووووونم
ممنونم كه به وبلاگ مهديار سر ميزني عزيزم
بووووووووووس براي آنيتا ماه ما
انشالله هميشه شاد وسلامت باشه زير سايه پدر و مادر
آمين


سلام کتی جون مبارکه نی نی گلت که معلوم شده آقا مهدیاره
مامان الینا
26 دی 90 16:33
انشاالله همیشه به گردش وشادی


ممنون شما هم همینطور
مامان ماهان
27 دی 90 1:07
عزیزم الهی که همیشه شاد باشی و بخندی از عکسش معلومه که خیلی خیلی خوشحاله


مرسی عزیزم
آره واقعا معلومه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماه من می باشد