ماه من

بازم شیطونی

  سلام گل مامان ! قبلا واست گفتم که چقدر کشوها رو دوست داری دیروز که بابا اتاقو جمع کرده بود یادش رفته بود مثل همیشه یه بالش بذاره جلوی کشوهای کمدت ! منم تو آشپزخونه مشغول بودم که متوجه شدم تو صدات در نمیاد فهمیدم داری یه کار جالب میکنی اومدم دیدم واسه اولین بار رفتی سر کشوی کمدت و ...   خیلی خوشم اومد !!! ازت عکس گرفتم تا بعدا ببینی اولین باری که رفتی سر کشوی کمدت چقدر خوشحال شدی       ...
6 بهمن 1389

حرف زدن

  سلام دختر نازم !   این چند روزه کلی برات خرید کردم ... لباسای عیدت و لباسی که روز تولدت میخوای بپوشی رو هم خریدم میدونم الان زوده اما هیچی مثل خرید کردن واسه تو من و باباتو خوشحال نمیکنه ! از وقتی تو اومدی اصلا خودمونو فراموش کردیم فقط تو واسه مون مهمی و هرچی که به تو مربوط میشه   فدات بشم که دیگه روزی ۱۰۰ بار داد میزنی مامان !!! نمیدونی چقدر از این کلمه خوشم میاد ... الان دیگه چندروزه که از مبلا میگیریو راه میری و به خودت افتخار میکنی بعضی وقتا میوفتی اما من به روت نمیارم و تو هم یادت میره ! الان چند تا کلمه حرف میزنی : مامان . بابا . جییییییز ( اینو خیلی د...
3 بهمن 1389

بدون شرح

  سلام خوشگل مامان ! اینا تقدیم به تو که از همه دخترای دنیا عسلتری         ...
1 بهمن 1389

عکس

  سلام آب نبات من ! آخ که نمیدونی چه سخته به موهات گل سر یا تل زدن یعنی اجازه نمیدی که هیچی به سرت بمونه بابا و مامان با چه ذوقی اینارو برات میخرن اما ......   نمیدونم گل سر چه مزه ایه اما انگار تو خوب میدونی !!   نمیخوای بذاری یه عکس با تل ازت بندازم  نه ؟! حتما میخوای اینم بخوری ؟!   ای شیطون دیدی بالاخره مامان یه عکس خوشگل اونم با تل ازت گرفت !!! قربونت برم که انقدر خوشگل شدی عسلم ...       ...
28 دی 1389

وقتی خوابی

    سلام عزیزم ! تعجب نکن که چرا وقتی خوابی ازت عکس گرفتم وقتی خوابی مثل فرشته ها میشی این عکسارو میذارم تا خودتم ببینی که چقدر پاک و معصوم میخوابی       کاش یه روز بفهمی چقدر دوستت دارم فرشته ناز من     ...
27 دی 1389

کار جدید

    سلام دختر گلم ! الان که دارم این مطلبو اینجا مینویسم تو مثل یه فرشته کوچولو خوابیدی از دیشب یه کار جدید یادگرفتی میخوای خودت تنهایی وایستی وقتی از مبل میگیری و بلند میشی خودتو میکشی عقب که دیگه بهش تکیه ندی  و خودت وایستی چند ثانیه بیشتر نمیتونی بایستی اما منو بابات واسه همونم کلی ذوق میکنیم وقتی به این فکر میکنم که یه روز میتونی خودت به تنهایی راه بری شاخ در میارم باور اینکه دخترم داره بزرگ میشه واسم سخته اما از بزرگ شدنتم لذت میبرم       ...
27 دی 1389

شیطونی

  سلام شیطونک من !    به هم ریختن کشوهای لباسات جزء کارای روزمره ت به حساب میاد همه لباسارو میریزی بیرونو دور و برت پخششون میکنی و از این هنرنمایی ذوق میکنی تو که خوشحالی اما من باید روزی چند بار لباساتو مرتب کنم تا واسه سانس بعدی هنرنماییت حاضر باشن   اینم یه صحنه کوچیک از هنرنماییهای دختر من :   ...
26 دی 1389

برادرت ارمیا

      سلام مامانی! این عکس تو با ارمیا پسرخاله مهربونته که هروقت میاد کلی از اسباب بازیاشو با  تو شریک میشه و خیلی دوست داره باهات بازی کنه مطمئنم تو هم دوستش داری چون هرجا که اون باشه تو هم میخوای بری همونجا !   شیطونکای من دوستتون دارم     ...
25 دی 1389

خواهرت روشا

  سلام عروسک من ! این عکس تو و روشا دخترعموته که ۸ ماه ازت بزرگتره بهت میگه آنینا ! تو هم خیلی دوستش داری هرچند که زیاد همدیگه رو نمیبینین     فرشته های آسمون دخترای گلم  دوستتون دارم     ...
25 دی 1389

چله

    قشنگم تا ۴۰روزگی تمام زندگیت شیرخوردن و خوابیدن بود ... حسابی شکمو بودی واسه همین تپلی شدی روز ۴۰ با مامان بزرگ رفتی حموم و لباس توت فرنگی که سوغاتی خاله منا بود پوشیدی توت فرنگی من   ...
25 دی 1389
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماه من می باشد