تعطیلات

سلام عشقم !

تا شب قبل از تحویل سال منو بابایی همچنان در تکاپو

بودیم که خونه مون واسه سال جدید آماده باشه ...

امسال سفره هفت سینمون خیلی شتابزده چیده شد

اما همونشم واسه تو خیلی جالب بود به خصوص قسمت

فوت کردن شمعاش وقت تحویل سال ...

مثل پارسال مامان بزرگو بابابزرگ مهمون سفره هفت سین ما بودن

و سال خیلی قشنگ شروع شد

و برعکس پارسال لحظه تحویل سال بیدار بودی و حسابی

از دیدن مامان بزرگو بابابزرگ خوشحال !

قشنگم

دلم میخواست اولین مهمونی توی خونه جدیدمون تولد

قشنگت باشه واسه همین یه جشن کوچیک گرفتیم

اما چون خیلی خسته بودمو زیاد کار داشتم اصلا

نفهمیدم که چه اتفاقایی اونشب برات افتاد

فقط میدونم خیلی اذیت شدی چون من نتونستم

کنارت باشم

از اتفاق بدی که اونشب برات افتاد نمیگم

نمیخوام یه روز فکر کنی که خاطره تولدت قشنگ نبوده

اما دل من خیلی گرفت

با اونهمه حس خوبی که واسه تولدت داشتم ...

اما دیگه تصمیم گرفتم واسه سالهای بعد

یه جور دیگه تولدتو جشن بگیرم تا مطمئن باشم به

هر سه تامون خوش میگذره

لحظه فوت کردن شمعهای کیک خیلی بهت خوش گذشت

چون تو هنوز عاشق شمع و فوت کردنشی !!!

تازه کیک تولدتو خودت با بابایی رفتینو انتخاب کردینو

واقعا هم خوشمزه و عالی بود ...

از اول عید خاله شیمااینا هم اومدنو

تو و ارمیا هم حسابی از خجالت شیطونی در اومدین

بازم مثل پارسال و پیارسال

جای خاله منا خالی بود

با خاله منا همیشه عید پر از کادوهای رنگارنگ بود

با بسته بندیهای منحصر به فردش !

( آبجی نازم عیدت مبارک )

با اینکه بابایی امسال عیدو مرخصی نگرفته بود

اما کلی عید دیدنی رفتیمو کلی هم مهمون اومد خونه مون

و تو هم از اینهمه مهمونی رفتنو مهمون اومدن هیجانزده

بودی ....

دهم عید هم رفتیم اصفهان و تا سیزده به در اونجا

بودیم و بازم مثل همیشه خوابت به هم ریخته بود و

خیلی کم خواب شده بودی واسه همینم خیلی گریه کردی

سیزده به درو هم تا بعد از ظهر توی حیاط بودیم

و هوا هم خوب نبود و باد میومد اما به من و تو خیلی

خوش گذشت

من با قلیونی که بابایی آورده بود و تو هم با بازی کردن با روشا

توی حیاط ...

نزدیک غروب تو بعد از چند ساعت خواب خوش سرحال بیدار شدیو

آماده شدیم که برگردیم خونه مون

با مامان بزرگینا رفتیم یه محوطه درختکاری شده و

قبل از رفتن یه مدتی رو اونجا بودیمو تو کلی از دیدن

آتیش و طبیعت به وجد اومده بودی

و منم خیلی بهم خوش گذشت

خلاصه بعد از چند روز از سفر کوتاهمون

برگشتیم به خونه دوستداشتنیمونو زندگی عادیمون ...

تعطیلات عید تموم شد عزیزم

امیدوارم هر روز برات به تازه گی عید باشه

به قشنگی بهار

پر از طراوت مثل نم نم های بارون بهاری

پر از احساس مثل نسیم های مهربونش

دوستت دارم قشنگم